زندگی نامه سیف فرغانی - صوفی عشقری

ساخت وبلاگ

زندگی نامه صوفی عشقری

لام‌نبی عَشقَری در سال ۱۲۷۱ خورشیدی در شهر کابل دیده به جهان گشود و در نهم تیر سال ۱۳۵۸ خورشیدی در ۸۷ سالگی با زندگی بدرود گفت.وی هنوز نخستین سالهای کودکی را سپری نکرده‌بود که پدر، مادر و برادرش را از دست داد.او از ۱۸ سالگی به شاعری روی آورد. در سال ۱۲۹۳ خورشیدی غلام نبی نخستین شعرش را به تخلص عشقری سرود. بسیاری از اشعارش در روزنامه‌های آن زمان به چاپ رسید و ۷۰ سال تمام به شاعری پرداخت.در سال ۱۳۳۵ شغل صحافی را برگزید و با کتاب سروکار پیدا نمود و بعداً بزم‌های شاعرانه برپا می‌نمود و بالاخره در ۹ سرطان ۱۳۵۸ خورشیدی صوفی غلام نبی عشقری به عمر هشتاد و هفت سالگی درگذشت و در شهدای صالحین به خاک سپرده شد.سبک شعر عشقری در دو گونه بود. دسته‌ای از اشعار او در سبک ادبی استوار هستند و دسته‌ای دیگر با بهره‌گیری از واژگان زبان عامیانه سروده شده‌است.

نمونه اشعار :

دنياست خوب و دنيا ليكن بقا ندارد
دارد چو بيوفايی يك آشنا ندارد
هرچيز در شكستن فرياد می برآرد
اما شكست دلها هرگز صدا ندارد
دانی چنار باخود آتش زند چه باعث
سرتابپای دست است, دست دعا ندارد
شخصيکه بينوا شد خانه بدوش گردد
در هر کجا که باشد بيچاره جا ندارد
هرچند دختر رز در ميکده عروس است
افسوس دستُ پايش رنگ حنا ندارد
دلدارِ پرغرورم بسيار مستِ ناز است
چون سايه در پيش من, رو بر قفا ندارد
اين حرف را به تكرار از هر كسی شنيدم
ظالم به روی دنيا ترس از خدا ندارد
با رهروئ بگفتم اينراه کدام راه است
گفتا که راه عشقست هيچ انتها ندارد
کرد هرکه را نشانه يکذره بج نگردد
دست قضا بعالم تير خطا ندارد
فرزند ارجمندم گرچه قمارباز است
ليکن نماز خود را هرگز قضا ندارد
نزد طبيب رفتم خنديده اينچنين گفت
درد تو درد عشق است هرگز دوا ندارد
در صفحهء کتابی ديدم نوشته اين بود
صد بار اگر بميرد عاشق فنا ندارد
يارب تو کن حفاظت پامانده عشقری را
بر دشت حيرت آباد پشتُ پناه ندارد
افتاده‌ عشقری را بالای خاك ديدم
گفتم به اين اديبی يك بوريا ندارد

http://s9.picofile.com/file/8359051342/ashqari.jpg

زندگی نامه سیف فرغاتی

سیف‌الدّین ابوالمحامد محمد فرغانی از شاعران ایرانی قرن هفتم و هشتم هجری بود،وی در سال ۷۴۹ هجری وفات یافت.سیف فرغانی اصالتاً اهل فرغانه ی ماوراء النهر بود به فرغانی شهرت یافت و خود نیز در اشعارش به عنوان «سیف فرغانی» و گاهاً «سیف» تخلص می کرد. ایشان زادگاهش را به دلیل هجوم و آزار و اذیت مغولان و تاتار ،ترک و به آسیای صغیر رفته و در آقسرا شهری کوچک در ترکیه ی امروزی زندگی کرد و همانجا هم درگذشت.مسکن من ملک روم، مرکز محنتآقسرا شهر و خانه دار هوان بودوی از معاصران سعدی بود وارادت بسیار به ایشان داشت وبسیاری از غزلها و برخی از قصاید سعدی را جواب گفته است.مجموعه ی اشعار سیف فرغانی از قصاید، قطعات، غزلها و رباعیات، نزدیک به دوازده هزار بیت است.

نمونه اشعار :

هم مرگ بر جهان شما نیز بگذرد
هم رونق زمان شما نیز بگذرد
وین بوم محنت از پی آن تا کند خراب
بر دولت آشیان شما نیز بگذرد
باد خزان نکبت ایام ناگهان
بر باغ و بوستان شما نیز بگذرد
آب اجل که هست گلوگیر خاص و عام
بر حلق و بر دهان شما نیز بگذرد
ای تیغتان چو نیزه برای ستم دراز
این تیزی سنان شما نیز بگذرد
چون داد عادلان به جهان در بقا نکرد
بیداد ظالمان شما نیز بگذرد
در مملکت چو غرش شیران گذشت و رفت
این عوعو سگان شما نیز بگذرد
آن کس که اسب داشت غبارش فرو نشست
گرد سم خران شما نیز بگذرد
بادی که در زمانه بسی شمعها بکشت
هم بر چراغدان شما نیز بگذرد
زین کاروانسرای بسی کاروان گذشت
ناچار کاروان شما نیز بگذرد
ای مفتخر به طالع مسعود خویشتن
تأثیر اختران شما نیز بگذرد
این نوبت از کسان به شما ناکسان رسید
نوبت ز ناکسان شما نیز بگذرد
بیش از دو روز بود از آن دگر کسان
بعد از دو روز از آن شما نیز بگذرد
بر تیر جورتان ز تحمل سپر کنیم
تا سختی کمان شما نیز بگذرد
در باغ دولت دگران بود مدتی
این گل، ز گلستان شما نیز بگذرد
آبی‌ست ایستاده درین خانه مال و جاه
این آب ناروان شما نیز بگذرد
ای تو رمه سپرده به چوپان گرگ طبع
این گرگی شبان شما نیز بگذرد
پیل فنا که شاه بقا مات حکم اوست
هم بر پیادگان شما نیز بگذرد
ای دوستان! به نیکی خواهم دعای سیف
یک روز بر زبان شما نیز بگذرد

داستان و مطلب های متفاوت ...
ما را در سایت داستان و مطلب های متفاوت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mani-2015o بازدید : 211 تاريخ : چهارشنبه 11 ارديبهشت 1398 ساعت: 22:01