زندگی نامه وودی آلن - کمدی مرگ ، مرگ در میزند

ساخت وبلاگ

مربوط به زندگی حرف مربوط به نامه حرف مربوط به وودی حرف آلن

کتاب و داستان های : مربوط به کمدی حرف مرگ و مرگ در مربوط به میزند حرف

مربوط به وودی حرف آلن كارگردان، نويسنده و بازيگر دسامبر سال ۱۹۳۵ در بروکلین نیویورک به دنیا آمد.  آلن نویسندگی را از 15 سالگی آغاز و شروع به نوشتن قطعات طنز برای روز مربوط به نامه حرف ‌ها کرد. نخستین فیلم‌ مربوط به نامه حرف وی«تازه چه خبر پوسی‌کت؟» بود. فیلمی مربوط به کمدی حرف رمانتیک که در سال ۱۹۶۵ منتشر و آلن نامزدِ دریافت جایزهٔ انجمن نویسندگان آمریکا برای بهترین فیلمنامه مربوط به کمدی حرف شد. وی 14 بار کاندید دریافت اسکار برای نویسندگی و کارگردانی است و اسکار بهترین کارگردانی و فیلم‌نامه غیر اقتباسی را برای فیلم «آنی هال» در سال ۱۹۷۷ و اسکار بهترین فیلم‌نامه برای فیلم هانا و خواهرانش سال۱۹۸۶ و فیلم نیمه‌شب در پاریس، سال ۲۰۱۲ به وی اهدا شد.

کتاب های مربوط به وودی حرف آلن:
آب آشامیدنی نیست، دوباره این آهنگو بزن سم، حالا بی حساب شدیم، بی بال و پر، عوارض جانبی ۱، حباب معلق، سنترال پارک وست، اولد سیبروک، ریورساید درایو، متل ماه عسل، رز ارغوانی قاهره، مرگ در مي زند، پایان هالیوودی، آنی هال، راهنمای مختصر و البته مفید نافرمانی مدنی، بن بست نویسنده و...

مرگ در مربوط به میزند حرف

«مرگ در مربوط به میزند حرف » نوشتۀ وودی آلن، مجموعۀ داستان با درون مایه طنز است.مجموعه ای در قالب پانزده اثر : «مرگ در مي زند، زنده باد وارگاس، بشقاب هاي پرنده، در نقش سقراط، ايپزود كوگل ماس، به ياد نيدلمن، اعترافات يك سارق مادرزاد، محكوم به مربوط به زندگی حرف ، ماجرای حلقه خودفروشان ادبی، موجودات خيالی، معماهاي جنايي بازرس فورد، كنت دراكولا، دنياي ديوانه اي كه در آن زندگي مي كنيم، گم شده ي بزرگ، پيرامون ماوراءالطبيعه، يك فيل مي تواند بي نهايت فريبكار باشد»

کتاب اول :

 

نات: تو یه کم شبیه منی.
مرگ: پس میخواهی شبیه کی باشم؟ من مرگ توام.

کتاب دوم :

وودی آلن: ببینم اینکه انسان قبل تولدش وجود نداره. درسته؟
سیمیاس: بله درسته.
وودی آلن: و قطعا بعد از مرگش هم وجود نداره. درسته؟
سیمیاس: بله درسته.
وودی آلن(فاتحانه): هومممم.
سیمیاس: خب... که چی؟
وودی آلن: هستی که بین دو نیستی قرار گرفته چیزی بیشتر از یه وهم نیست.

کمدی مرگ :

«کمدی مرگ» نمایشنامۀ طنزی از وودی آلن می باشد. قتلهایی در شهر کوچکی اتفاق افتاده و شهروندان آن به کمک هم قصد دارند تا قاتل را شناسایی کنند و ...

کتاب اول :

جینا: اون ستاره ى کوچیکو نیگا کن... تک و تنهاست.به سختى میشه دیدش.کلاینمن: میدونى چقدر باید دور باشه؟جینا: ما داریم نورى رو می بینیم که میلیونها سال پیش، از اون ستاره تابیده. اما نور تازه حالا به ما می رسه.کلاینمن: منظورت رو مى فهمم.جینا: می دونستى که نور در هر ثانیه ۱۸۶۰۰۰ مایل مسافت رو طى مى کنه؟کلاینمن: اگه از من مى پرسى باید بگم که سرعتش خیلى زیاده. من دلم مى خواد که از یه چیزى لذت ببرم. اما وقت فراغت ندارم.جینا: تا اونجایى که ما مى دونیم. این ستاره میلیونها سال پیش ناپدید شده. اما نورش این مسافت رو هر ثانیه ۱۸۶۰۰۰ مایل راه اومده تا به ما رسیده.کلاینمن: یعنى اون ستاره ممکنه الان اونجا نباشه؟جینا: درسته.کلاینمن: عجیبه، چون اگه من یه چیزى رو با چشمام ببینم، دلم مى خواد فکر کنم که حتماً چنین چیزى وجود داره. منظورم اینه که اگه حرف تو راسته، میشه که همهشون همینطور باشن. میشه که همهشون سوخته باشن. فقط خبرها دیر به ما مى رسه.جینا: کلاینمن، کى مى دونه چى واقعیه؟کلاینمن: چیز واقعى، چیزیه که میشه با دست لمسش کرد...

کتاب دوم :

جان: از مردن مى ترسى؟کلاينمن: مسأله اين نيست که من از مرگ مى ترسم يا نه. فقط دلم مى خواد وقتى مرگ به سراغ من مياد، من جاى ديگه اى باشم.جان: دير يا زود، نوبت همه مون مى شه...

http://s8.picofile.com/file/8342110400/woody_allen_1.jpg

داستان و مطلب های متفاوت ...
ما را در سایت داستان و مطلب های متفاوت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mani-2015o بازدید : 231 تاريخ : سه شنبه 29 آبان 1397 ساعت: 20:10