رنسانس چیست ؟

ساخت وبلاگ

واژه رنسانس که در زبان فرانسه معادل نوزایی است به طور معمول به دورانی از تاریخ اروپای غربی اطلاق می گردد که اوایل قرن چهاردهم آغاز و به اواسط و قرن شانزدهم ختم می شود. در نوشته های آن دوره از رنسانس ، به عنوان یک جنبش و به معنای روح تازه ای از نوگرایی در هنر و ادبیات یاد می شود. رنسانس در ابتدا ، ابزار احیاء آموزه های کلاسیک بود ، که توسط شاعر و دانشمند ایتالیایی ، پترارک ( 74-1304) ، مطرح گردید، وی کسی بود که قرون وسطی را به عنوان دوران " تاریکی " انکار می کرد، بعد ها اراسموس از روتردام (1536 - 1469 ) باب ترجمه و تفسیر های جدید از متون باستانی را باز کرد و "ادبیات بی آلایش تری " را معرفی نمود. این ایده نوین در هنر توسط تاریخ شناسِ هنر اهل فلورانس ، جورجیو واساری (74-1511 ) گسترش یافت ، او در کتاب " زندگی ماهر ترین نقاشان ، مجسمه ساز و معماران " (1550) ، ادعا کرد که هنر برای دومین بار در حدود سال 1250 در ایتالیا متولد شد و دوران کودکی و جوانی خود را سپری نمود و در قرن شانزدهم به بلوغ رسید. آگاهی نسبت به این موضوع که رنسانس قسمتی از یک حرکت نوین و متعالی است، ماهیتی اسرار آمیز و منسجم به آن بخشیده بود. اکنون اگر از دیدگاه تاریخی نظاره گر رنسانس باشیم، از آن به عنوان ساختن میرات قرون وسطی یاد می کنیم تا ویران کردن آن و درخواهیم یافت که اروپای شمالی نیز به اندازه ایتالیا در گسترش آرمان ها و تکنیک های جدید در رنسانس نقش داشت : در شمال و جنوب رشته کوه های آلپ ، ذوق و علاقه جدیدی به طبیعت گرایی وجود داشت : در ایتالیا رومی های باستان از مدت ها قبل ، راز دستیابی به حقیقت و طبیعت را در هنر جست و جو می کردند و مردمان اهل فلاندر حقیقت را در تماشای طبیعت یافته بودند. حال ، حقیقت آن است که تبادل بین این و دو رویکرد یکی از عوامل تاثیر گذار سبک رنسانس به شمار می رود.

*************************************

کاسه سنگی درخت عنبر

ایتالیایی هایی که در عصر رنسانس می زیستند، دوران کلاسیک گذشته را بی نقص و ایده آل می دانستند و دوره خودشان را به عنوان دومین "عصر طلایی" قلمداد می نمودند. آثار عتیقه مثل این کاسه عتیق که تاریخ آن به قرن اول یا دوم قبل از میلاد مسیح بازمی گردد، به خاطر تکنیک های هنری مورد استفاده در نحوه ی ساختنش ، با ارزش می باشد و سبب تقلید دیگران نیز شده است . بوتیچلی از شخصیت های اساطیری باد های اتسیان یا باد های مدیترانه ای ، که چهل روز هنگام تابستان در دریای مدیترانه می وزند و موجب حاصل خیزی رود نیل می گردند، در نقاشی خود به نام تولد ونوس استفاده کرده است.

http://s9.picofile.com/file/8328602942/86c4735868ec86c764621ae82dbbbde9_gusto_italiano_italian_renaissance.jpg

تولد ونوس

این نقاشی معروف اسطوره ای ، اثر ساندرو بوتیجلی که در اوایل رنسانس ترسیم شده است ، تولد ونوس ، الهه باستانی عشق ، زیبایی و زایش را نشان می دهد. بوتیچلی همانند هنرمندان قدیمی تر حالت و ژستی را برای شخصیت ونوس در نقاشی خود انتخاب کرده که به حالت "ونوس محجوب" مشهور بود ، ایت ژست ، مخصوص مجسمه های دوران باستان بوده است و بوتیچلی آن را با سلیقه فلورانسی دوران خود تعدیل نمود.  او در جهت اثر گذاری بیشتر ، همه ی شخصیت ها را با مو های بلند و پارچه های مواج در باد به تصویر کشید. اشکال موزون هنر گوتیک ، که سبک اروپای شمالی در قرون وسطی به شمار می رفت ، با بقایای سبک روم باستان ترکیب شد. آثار ترکیب سبک قرون وسطی با دوران باستان ، در بسیاری از هنر های رنسانس نخست پدیدار است.

( متاسفانه به دلیل قوانین وبلاگ و دلایل اسلامی نمی توانیم عکس را منتشر کنیم برای مشاهده تصویر بر روی متن کلیک کنید)

مسیح به عنوان فرمانروای جهان 

پرتره دورر ، از نظر شکوه و عظمت مانند نقاشی روی موزائیک  متعلق به دوره ی بیزانس می باشد که مسیح را به تصویر کشیده است و در کلیسای جامع مونریال در سیسیل قرار دارد. در طی قرون وسطی ، هنر یونان و بیزانس بر ایتالیا تسلط داشت، اما ایتالیایی های عصر رنسانس آن نوع از هنر را نسبت به هنر طبیعت گرای روم باستان " خام و ناقص " می دانستند.

http://s9.picofile.com/file/8328605384/Krist_Kraalj.jpg

مراکز رنسانس

دوران رنسانس شامل چنان تاریخی وسیعی می شود و منطقه جغرافیایی گسترده ای را در بر می گیرد که اکنون می توان آن را به چند دوره تقسیم کرد.

"رنسانس نخست" به طور معمول به هنر ایتالیایی در توسکانی و در حدود سال های 1400 تا 1500 با مرکزیت فلورانس و آثار هنرمندان مانند جوتو ، مازاتچو ، دوناتلو و بوتیچلی اشاره دارد. " رنسانس برین " به هنر در روم دوره ی پاپ ، فلورانس و ونیز در حدود سال های 1500 تا 1540/80 و با تمرکز بر روی آثار میکل آنژ ، رافائل ، لئوناردو  ( که رنسانس نخست را به رنسانس برین وصل می کند ) و تیتیان اشاره دارد و " رنسانس شمالی " در برگیرنده هنر کشور های شمال اروپا در حدود سال های 1400 تا 1550 است و شامل هنر هنرمندان گوناگونی مثل دورر از نورنبرگ و وان آیک از بروژ می شود.

خودنگاره

یکی از عوامل تغیر در دروان رنسانس ، حرفه ای تر شدن هنرمندان بود. در این دوران ، هنرمندان بیشتر به عنوان مبتکرانی خباق شناخته می شدند تا پیشه ورانی ماهر همچون نجاران و خیاطان. آن ها با تقویت مهار های بیشتری از جمله تکنیک های زیاضی حجم دادن به اشیاء و تناسب و تهیه رساله های نظری ، جایگاه اقتصادی و اجتمایی مناسب و جدیدی برای خود تثبیت نمودند نقاشی ، مجسمه سازی و معماری کم کم به عنوان بخشی از هنر های آزاد شناخته شد و ایده ی :" انسان جهانی کامل " نیز توسعه یافت . شاخص ترین شخصیت های رنسانس در اروپای شمالی هنرمندان آلمانی ، آلبرشت دورر ، بود که برای جایگاه هنری خود اهمیت بسیاری قائل می شد. او این خودنگاره  موقر را که همانند " مسیح " نقاشی شده ، به منظور تصدیق قدرت خلاق و خدادادی خود ترسیم نموده است. با این حال ، تغیر جایگاه هنرمند پیش از اروپای شمالی هنرمند در ایتالیا رخ داد. زمانی که دورر در سال 6-1505 با ایتالیا سفر کرد در نامه ای به طرف مکاتبه خود این گونه نوست : " من در اینجا یک نجیب زاده هستم ولی در وطنم همچون یک انگل با من برخورد می شود "

http://s9.picofile.com/file/8328672126/2997.jpg

( آلبرت دورر سال 1500 ، رنگ روغن روی کرباس = 170 * 1245 )

داستان و مطلب های متفاوت ...
ما را در سایت داستان و مطلب های متفاوت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mani-2015o بازدید : 310 تاريخ : شنبه 2 تير 1397 ساعت: 14:00