آخرین سفر کشتی خیالیحالا به همه نشان خواهم داد من کی هستم، این را سالها بعد، با صدای کلفت مردانهاش بهخود گفت، سالها پس از آنکه برای اولین بار کشتی اقیانوسپیمای عظیم را دید که بدون نور و بدون سر و صدا، یکشب مانند یکساختمان بزرگ و متروک ازمقابل دهکده عبور کرد و طولش از سرتاسر دهکده بیشتر و قدش از بلندترین برج ناقوس کلیسا بلندتر بود و در ظلمت شب به سفر خود بهسمت شهر مستعمرهای طرف دیگر خلیج ادامه داد، شهری که برای مقابله با دزدان دریایی، مملو از قلعههای جنگی بود، با بندر باستانی سیاهپوستان و فانوس دریایی بزرگی که حلقههای نور هولناکش هر پانزده ثانیه یکبار، دهکده را تبدیل به منظرهای از کوههای ماه، با خانههای نورانی و خیابانهای آتشفشانی میکرد، و گرچه او در آن زمان پسربچهای بیش نبود و صدایش هنوز مردانه نشده بود ولی از مادرش اجازه گرفته بود که شب، تا دیر وقت کنار ساحل بماند و به صدای چنگ نواختنهای شبانة باد گوش کند ولی هنوز بهخاطر میآورد که چگونه وقتی نور فانوس دریایی گشوده میشد، کشتی اقیانوسپیما ناپدید میشد و بار دیگر با کنار رفتن نور ظاهر میشد، بهطوریکه کشتی در مدخل خلیج بهطور مداوم ظاهر میشد و ناپدید میگشت و با تلوتلو خوردن خوابآلود خود سعی داشت کانال خلیج را بیابد، تا اینکه گویی سوزنی در دستگاه جهتیابش شکسته باشد، راه خود را به طرف صخرهها کج کرد، و به صخرهها خورد و هزاران تکه میشد و بی هیچ صدایی غرق شد در حالیکه چنین برخوردی با صخرهها میبایستی تولید انفجاری پر سرو صدا میکرد که خفتهترین اژدهای جنگل ما قبل تاریخی را که پس از آخرین خیابانهای دهکده آغاز میشد و در انتهای دیگر جهان پایان مییافت، از خواب بیدار کند، بهطوریکه خود او نیز تصور , ...ادامه مطلب
مربوط به آخرین حرف مربوط به فرعون حرف مصر فردی به نام مربوط به کلئوپاترا حرف از خاندان فیلوپاتور بود که یکی از برترین و قدرتمند ترین زنان سیاست شناخته می شود ، ولی او چگونه توانست به عنوان یک زن در زمان خود به فرمانروایی مصر برسد ؟ شاید اس, ...ادامه مطلب